کنه آکارین ( Treacheal mite ) چیست
این کنه در داخل لولههای تنفسی زنبورعسل زندگی میکند و از خون زنبورعسل تغذیه میکند. حساسیت به آلودگی در دو سه روز اول عمر زیاد و به تدریج تا ۹ روزگی کم میشود.
آکاریوز یک بیماری انگلی مهم و واگیر است که آکاراپیس وودی عامل آن و به سیستم تنفسی هر سه نوع زنبور (ملکه، کارگران و زنبوران نر) حمله میکند و یکی از عوامل مهم تلفات زمستانه میباشد.
این بیماری در سال ۱۹۰۴ برای اولین بار در انگلستان گزارش شده و در سال ۱۹۰۷ بیماری در انگلستان و ایرلند گسترش یافت و اغلب کلنیها را نابود کرد. و دکتر رنی در سال ۱۹۲۱ بیماریزایی آنرا شرح داد.
این جرب در سال ۱۹۸۰ در مکزیک تشخیص داده شد، در سالهای ۱۹۸۲ـ ۱۹۸۰، یک مطالعه برای بررسی این انگل در آمریکا انجام شد، در پایان این مطالعه اعلام گردید: این انگل یافت نشده است.
با این وجود، در سال ۱۹۸۴ این انگل در تگزاس شناسایی شد و در سالهای بعد در سایر مناطق مشاهده گردید.
شکل شناسی:
مشخصات آکاراپیس وودی با سایر جرب ها مشابهت دارد و خیلی کوچکتر از جرب واروا است. اندازه این جرب حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ میکرون و انگل دستگاه تنفسی زنبوران بالغ است رنگ آنها از قهوهای روشن تا قهوه ای تیره تغییر میکند. زندگی انگلی در آنها منجر به از دست دادن چشم شده است. هر پا دارای دو چنگال و یک بادکش میباشد (به استثناء جفت اول).
پاها نقش های متعددی دارند:
اولین جفت پاها دارای موهای حساس میباشد.
جفت ۲ و ۳ برای حرکت است. جفت چهارم کوتاهتر از بقیه و دارای موهای بلند است و در جهتیابی در حرکت انگل و در تولید مثل نقش دارد.
قطعات دهانی برای مکش تطبیق یافته و دارای قدرتی مخصوص است که دیواره نای میزبان را سوراخ میکند، بعلاوه بنظر میرسد که ترشحات غدهای نرم کننده نیز به این امر کمک میکند.
تغذیه:
آکاراپیس وودی با سوراخ کردن دیواره مجرای تنفسی یا بخش هایی مثل قاعده بالها که مقاومت کمتری دارند، از همولنف زنبور تغذیه میکند. این عمل به قدرت مکش لوله گوارشی انگل بستگی دارد. با این وجود، قدرت اندام دهانی شاید به او اجازه دهد که از سایر قسمتهای بدن زنبور نیز تغذیه کند.
محل استقرار انگل:
محل رشد و تکثیر این جرب اولین جفت مجاری تنفسی زنبور عسل می باشد مادامیکه قطر مجرا اجازه دهد نفوذ جرب ها به داخل آن ادامه می یابد.
در قاعده بالها، بطور استثنایی یا تصادفی، جرب ها میتوانند رشد نموده، یا در موارد خیلی نادر، تکثیر نمایند.
دوره رشد:
تولید مثل جرب در داخل مجاری هوایی انجام میشود. یک ماده بارور داخل اولین مجرا میشود و در این محل جرب ماده ۲۰-۸ عدد تخم می گذارد، که در همانجا رشد کرده، بالغ میشود. تعداد جرب های ماده ۴-۲ برابر جربهای نر است. زمان مورد نیاز برای تبدیل تخم به جرب نر ۱۲-۱۱ روز، و برای جرب ماده ۱۵-۱۴ روز است. مراحل تخم، لارو و بلوغ هر کدام ۴-۳، روز طول می کشد.
پس از بلوغ، از مجاری تنفسی زنبور خارج و آماده حمله به زنبور دیگری میشود. برای رفتن به زنبور جدید به انتهای موهای حاشیه منفذ تنفسی رفته منتظر زنبور می ماند.
زنبوران جوان کمتر از ۹ روز برای آنها مناسب هستند، به بدن آنها چسبیده و روی بدن زنبور قرار می گیرند. دی اکسید کربن خارج شده از منافذ تنفسی، عامل جذب آنها به منافذ است.
دوره زندگی :
فعالیت آکاراپیس وودی بسته به درجه حرارت تغییر میکند. در ۱۵ درجه سانتی گراد حرکات آرام دارد، بین ۳۰ تا ۳۴ درجه متعادل است. برعکس در ۴۰ درجه آکاراپیس خیلی فعال است ولی به سرعت تحلیل می رود و می میرد.
آکاراپیس وودی فقط چند ساعت خارج از بدن میزبان، بدون غذا زنده می ماند. در روی زنبور مرده بتدریج ضعیف شده و اگر نتواند روی زنبور دیگری برود، در عرض بیست تا ۴۰ ساعت تلف می شود. بنظر میرسد در روی زنبور تلف شده سه روز زنده مانده و بیش از آن قدرت زنده ماندن ندارد. مشخص گردیده که دوره زندگی انگل در پاییز طولانی تر است.
عوامل مستعد کننده:
حرارت و رطوبت تکثیر انگل را مساعد می نماید، اثر مناطق جغرافیایی خیلی بحث انگیز است. در واقع انگل در مناطق هم سطح دریا خیلی خوب ظاهر میشود. مناطق خنک، سایه و مرطوب برای انگل ایده آل است.
علایم بیماری کنه آکارین :
هیچگونه علایم ظاهری واضحی برای تشخیص آکاریوز بعنوان علایم عفونت، دیده نمیشود. رفتار زنبوران مبتلا، همانند ابتلاء به سایر آلودگیها میباشد.
زنبوران آلوده از روی دریچه پرواز، یا در هنگام پرواز، روی زمین می افتند. یا ممکن است بصورت خوشه های کوچک جلوی کندو تجمع نمایند. روی زمین میخزند، از تیغه های علف ها بالا رفته، می افتند و دو مرتبه شروع به بالا رفتن میکنند، بالها فلج شده و قدرت پرواز ندارند. شکم زنبوران ممکن است متورم باشد یا دچار اسهال شوند. در اواخر آلودگی ممکن است زنبوران از کندو فراری شوند.
عدم قدرت پرواز، منجر به از دست رفتن زنبوران صحرا رو گردیده و باعث کاهش ذخیره غذایی کندو میشود. در چنین حالتی از جمعیت کلنی کاسته شده و ممکن است منجر به مرگ کلنی شود.
همراه شدن سایر بیماریها، شرایط نامساعد محیطی، کمبود گرده، کمبود شهد و خشکسالی، منجر به تشدید عوارض حاصله از آلودگی میشود. سطح آلودگی در زمستان و اوایل بهار به بالاترین میزان میرسد.
علایم بیماری به تعداد انگل موجود در داخل مجرای تنفسی، به عوارض حاصله از وجود انگل و انسداد مجاری هوایی و به ضایعات حاصله در دیواره مجاری، بستگی دارد.
هنگامیکه جمعیت انگل افزایش می یابد، دیواره مجاری تنفسی که در حالت طبیعی سفید و شفاف میباشند، تیره و کدر شده، نقاط سیاه رنگ در آن ظاهر میشود که احتمالا مربوط به ملانین میباشد
میزان مرگ و میر، از متوسط تا زیاد، تفاوت دارد. علایم اولیه آلودگی، بجز مقدار محدودی کاهش جمعیت، معمولاً جلب توجه نمی کند. وقتی آلودگی شدت می یابد، علایم هویدا میشود.
این حالت در اوایل بهار، بعد از دوره زمستان گذرانی، بروز میکند، که جرب ها در زنبوران طویل العمر زمستانی، زاد و ولد نموده اند.
مادامیکه پلاک یا کروت های داخل مجاری تنفسی محدود باشند بیماری دیده نمیشود.
* مهمترین علایمی که در جلو و داخل کلنی مشاهده میشود به شرح ذیل است:
الف – جلوی کندو : ( تلفات جلوی کندو )
اختلال در قدرت پرواز، پرواز زنبوران محدود و با مشکل توأم است.
زنبوران می خزند و نمیتوانند پرواز کنند. زنبوران به ساقه های گیاهان چسبیده اند.
شکم زنبوران مبتلا متورم است.
زنبوران بالهایشان نامتناسب است (یک جفت بال عمود بر بدن و یک جفت موازی بدن).
آثار اسهال بدلیل عدم قدرت پرواز دیده میشود.
این علائم در روزهای که هوا مساعد و آرام است قابل مشاهده است و غروب که زنبوران به کندوهای خود یا کندوهای مجاور برمیگردند ناپدید میشود.
ب – داخل کندو :
بعد از بیماری کاهش جمعیت مشاهده میشود. بیماری میتواند مدت زیادی در کندو بصورت پنهان وجود داشته باشد. در آلودگی شدید، تمایل به بچه دهی زیاد میشود که در واروا هم دیده میشود.
پیش بینی بیماری :
توانایی زمستان گذرانی کلنی کاهش پیدا نموده، کاهش جمعیت تشدید شده و سطح شفیره ها نقصان می پذیرد.
در حال حاضر این آلودگی توسعه زیادی ندارد و به دلایل ذیل خطر آن همسان با سایر بیماریها نیست :
تکثیر انگل محدود است. در مناطق گرم و خشک توان بقا ندارد.
مقاومت انگل ضعیف و در خارج از بدن فرم مقاوم ندارد.
زنبوران جوان متولد شده، جمعیت از دست رفته کلنی را جبران میکنند.
مقاومت مکانیکی زنبوران یا مقاومت بالغیر از تکثیر انگل جلوگیری می نماید. و آلودگی زنبوران جوان محدود میشود.
در زمان شهد دهی با محدود شدن طول زندگی زنبوران، مسیر تکاملی انگل متوقف میشود است.
با این وجود حضور آکاراپیس وودی یکی از عوامل ایجاد کننده تلفات زمستانی است، که نمیتوان آنرا نادیده گرفت.
مراقبت :
ضروری است یک مرتبه زنبورستان از نظر آکاریوز مورد بررسی قرار گیرد، اقدامات لازم برای شناسایی آلودگی انجام شود، کلنی های ضعیف را از بین برده و سایر کلنی ها درمان شوند
از بین بردن کلنی های ضعیف :
با بررسی سریع کلنی ها میتوان میزان قدرت آنها را تعیین کرد. فقط کلنی هایی که جمعیت کافی دارند، نگهداری خواهند شد. درمان دارویی کلنی های ضعیف بجز صرف وقت و هدر دادن دارو، نتیجه ای نخواهد داشت.
برای از بین بردن کلنی های ضعیف، در هنگام غروب که تمام زنبوران صحرا رو برگشته اند، کندو بوسیله گوگرد دود داده میشود. سپس زنبوران تلف شده را سوزانده، ابزار و وسایل مثل (کف و بدنه کندوها و غیره) بعد از ضدعفونی، برای بهره برداری آماده میشوند، چون این وسایل ارتباطی به آکاریوز ندارند.
توجه شود که قابهای حاوی شفیره ای که روی آنها زنبور وجود دارد و کاملاً سالم میباشند را میتوان داخل کلنی های دیگر گذاشت تا باعث تقویت آنها شود. این عمل قبل از دود دادن کندوی آلوده و ضعیف انجام خواهد شد.
تشخیص عامل بیماری آکارین
بهترین زمان نمونه گیری اواخر پاییز یا اوایل بهار است. دیدن جرب در زنبوران پیر،که آلودگی بیشتری دارند، آسانتر است. مخصوصاَ زمانیکه میزان جمعیت آکاراپیس در حد بالا باشد.
جهت نمونه گیری می توان از ملکه، نرها و زنبوران کارگر استفاده نمود. ولی آکاراپیس زنبوران نر را، ترجیح میدهد
روش نمونه گیری :
۵۰ زنبور بصورت تصادفی، از کلنی مشکوک جمع آوری میشود. این نمونه از بین زنبورانی که جلو یا در حوالی کندو (۳ متری)، در حال خزیدن هستند و قدرت پرواز ندارند یا به تازگی تلف شده اند، جمع آوری می شود و شامل زنبوران زنده، در حال مرگ و مرده، می باشند. زنبوران زنده را با قرار دادن در الکل( اتیل الکل) یا در فریزر (۲۰- درجه سانتی گراد( باید کشت.
از مرگ زنبوران نباید بیش از ۳-۲ روز گذشته باشد یا باید در یخچال نگهداری شوند. در این صورت به مدت دو هفته در یخچال( ۴ درجه )، یا دو ماه در فریزر( ۲۰- درجه سانتی گراد )، قابل نگهداری می باشند.
روش کار:
زنبور به پشت خوابانده شده، یا با شصت و اولین انگشت نگه داشته شود.
با یک پنس سر و اولین جفت پاها را جدا نموده و بافتهای اطراف نای را برداشته تا مجرای نای آشکار شود. نزدیکترین مجرای هوایی به منفذ تنفسی را بازرسی کرده تا آلودگی خفیف مشخص شود. آلودگی شدید، به آسانی با دیدن نقاط سایه روشن در مجاری شفاف تا تیره قابل تشخیص است. در آلودگی شدید و کهنه، رنگ مجاری از قهوه ای تا سیاه تغییر مینمایند.
بوسیله یک تیغ تیز از منطقه سینه، بین بالهای جلویی و پاهای میانی، یک مقطع، گرفته میشود.
مقاطع را حدود ۲۰ دقیقه در محلول ۸% پتاس با حرارت ضعیف، قرار داده، یا بمدت یک شب در محلول مذکور بدون حرارت، گذاشته شود.
اولین جفت مجاری تنفسی سینه (تراشه)، که با بافت عضلانی پوشانیده شده، با میکروسکوپ و عدسی ۲۰، قابل رویت است. یا میتوان با جدا نمودن و انتقال تراشه به اسلاید دیگر و اضافه کردن گلیسیرین یا آب، با درشتنمایی بالاتر، مشاهده نمود.
جربها و تخم ها بآسانی از دیواره شفاف مجاری تنفسی دیده میشوند
این ساده ترین روش تشخیص آزمایشگاهی در تشخیص آکاریوز است، که بوسیله آن آلودگی های اولیه تشخیص داده میشوند و میتوان میزان آلودگی را ثبت نمود. آلودگیهای خفیف با این روش قابل تشخیص است. در موارد استثنایی نیاز به استفاده از درشتنمایی بیشتر است.
اگر ضرورت داشته باشد که برای تفکیک، بین آلودگی خفیف و شدید، از این آزمایش استفاده شود، مشاهده تا مرحله دوم انجام میشود و با دیدن رنگ مجاری، آلودگی مشخص میشود.
روش تشخیص سریع :
یک نمونه حاوی دویست زنبور، بصورت تصادفی از کلنی مشکوک، جمع آوری پس از جدا نمودن بالها و پاهای زنبوران، آنها را در یک ظرف ۱۰۰ میلی لیتری، که یک چهارم آن از آب پر شده، میریزیم. نمونه را سه مرتبه و هر بار چند ثانیه با ده هزار دور در دقیقه، بوسیله همزن برقی، یکنواخت میشود. در صورت لزوم مقداری آب به آن اضافه میشود. سپس آن را از یک صافی (با منافذ ۸/۰ میلیمتر) عبور داده، حجم آن به ۵۰ میلی لیتر رسانده شود.
مایع صاف شده در دور ۱۵۰۰، بمدت ۵ دقیقه، سانترنیوژ می گردد. پس از خارج نمودن مایع، به رسوب حاصله، که حاوی جرب ها میباشد، چند قطره اسید لاکتیک اضافه میشود.
بعد از ده دقیقه که رشته های عضلانی حل گردید، مقداری از رسوب را روی لام قرار داده، با یک لامل پوشانده میشود.لام آماده شده و با میکروسکوپ قابل رویت است. این تکنیک از روش قبلی سریعتر، اما دقت آن کمتر است. در صورتی که لازم باشد آلودگی بصورت کلی معین شود از این روش استفاده میشود.
در این آزمایش، جرب های خارجی، که از نظر شکل ظاهری شبیه آکاراپیس وودی هستند، ممکن است مشاهده شوند. این جربها، بآسانی با آکاراپیس وودی اشتباه میشوند. بنظر میرسد آنها تهدید جدی برای زنبورداری نباشند. شامل آکاراپیس خارجی که در ناحیه گردن دیده میشود. آکاراپیس پشتی که روی قسمت پشتی که روی قسمت پشتی سینه زندگی میکند. آکاراپیس سرگردان که در تمام بدن یافت میشود. اینها از همولنف زنبوران بالغ با سوراخ کردن کیتین در محلهایی که مقاومت کمتری دارد تغذیه میکنند. روی بالها، بین قطعات شکمی، بین سر و سینه تخم میگذارند. قدرت بیماریزایی آنها قابل چشمپوشی است .
پیشگیری و درمان بیماری آکارین
در پیشگیری از بیماری کنه آکارین باید به نکات زیر توجه کرد.
از کلنیهای مقاوم به بیماری اقدام به پرورش ملکه شود. از آن ملکهها، در سایر کلنیها استفاده شود.
از مجاورت با کلنیهای آلوده، پرهیز شود .
برای درمان این آلودگی امروزه از داروهایی با منشاء گیاهی از جمله تیمول، منتول، اسید فرمیک و روغنهای گیاهی استفاده میشود، که هم برای زنبور کم ضرر است و هم اثر سوء بر محیط زیست ندارد. در منابع آمده است که، مخلوط روغنهای گیاهی مثل روغن اکالیپتوس و شکر برای درمان این بیماری، استفاده شده است.
استفاده از تیمول در درجه حرارت بالای ۱۵ و به مقدار ۲۵ -۵۰گرم توصیه شده است. مقدار ۲۵ گرم در آزمایشات اولیه، پاسخ بهتری داده است .
منبع : دکتر محمد فرسی